یادداشت/

خروج از ماروپله ابهام و سردرگمی شغلی

۱۰:۳۰:۲۲ اسفند ۱۸, ۱۳۹۸

کیارش عباس زاده/استراتژیست و مشاور کسب و کار

انتخاب مسیر شغلی چالش و دغدغه امروز قریب به اتفاق جوانان ما است و این در حالی است که ما در کشوری جوان، شایسته و پراستعداد زندگی می‌کنیم که ظرفیت رشد و پیشرفت فراوانی دارد.
در کنار همه ظرفیت‌ها و شور و انرژی جوانی که نیروی عظیمی را برای به حرکت درآمدن چرخ‌های اقتصادی کشور عزیزمان فراهم می‌آورد، به تبع موانع ذهنی و محیطی متعددی هم وجود دارند که نیازمند رصد، چاره‌جویی و خروج از ماروپله ابهام و سردرگمی شغلی است.
در این یادداشت می‌خواهیم راجع به عوامل ذهنی و شخصی صحبت کنیم و به عوامل محیطی که شاید مستقیما بر آن کنترلی نداریم، تمرکز نخواهیم داشت.
ابهام! بله ابهام در انتخاب مسیر شاید یکی از مهمترین علل توقف رشد یا هدر رفت استعداد جوانان ما باشد. ابهام به این معنا که نمی‌توانیم پاسخی دقیق و شفاف درباره زمینه استعدادها و مسیر شغلی که مناسب هریک از ما است، داشته باشیم. ابهام یعنی برای کشتی ما هیچ بادی موافق نخواهد بود. ابهام یعنی مطمئن نیستیم کدام نگرش، آموزش، حرفه، شغل و مسیر برای هر یک از ما رضایت و موفقیت بیشتری به همراه خواهد آورد. بمب باران اطلاعاتی که از طریق جوامع مجازی، اینترنتی، تلویزیون و کتاب‌های متعدد در حال وقوع است، آفت‌های این حوزه هستند که بر ابهامات ما می‌افزایند چراکه اغلب آنچه بیشتر تکرار می‌شود یا آنچه دم‌دستی‌تر است را درست می‌پنداریم، باور می‌کنیم و بر طبق همان پیش می‌رویم.
مطالب روانشناسی زرد که لحظات زندگی خیلی از ما را پر کرده و نه در جوامع مجازی و نه حتی در کتاب فروشی‌ها مجال‌مان نمی‌دهد، از این جمله است. روانشناسی زرد همان القای تفکرات و باورهای سطحی است که بر اساس تنها بخشی از واقعیت و ذات راحت‌طلب انسان، تلاش می‌کند رازهای موفقیت و ثروت را به او آموزش دهد. کسی به ما نگفته است که کدام بخش از روانشناسی علوم واقعی و کدام علوم زردی است که گوینده یا انتشار دهنده با هدف نفع شخصی آن را منتشر و در دسترس عموم قرار می‌دهد. کسی به ما نگفته که روانشناسی زرد می‌تواند چه آسیب‌های مهلکی به روح و روان و انگیزه و ایمان ما به خودمان و علم وارد آورد.
آری! برای شروع، ابتدا باید بیاموزیم به چه چیزهایی نه بگوییم.
نه‌های بزرگی که امروز باید یادبگیری که بگویی:

- نه به روانشناسی زرد و آموزش‌های سطحی که منبع و مرجع درستی ندارند و صرفا از فردی به فردی دیگر نقل می‌شوند.

- نه به پیشنهادات و تعیین تکلیف‌ها و تعیین مسیرهای غیرعلمی و بدون پشتوانه پژوهشی-علمی.

&#۸۲۱۱; نه به خرید ایده کسب و کار، چون فروش ایده تا امروز فقط فروشنده را پولدار کرده و بقیه قربانی شده‌اند.

- نه به تبعیت و پیروی از شیوه افرادی که خودشان مجری دانش خودشان نبوده و نیستند.
&#۸۲۱۱; نه به کمک گرفتن از غیر متخصص، حتی اگر ارزان‌تر یا رایگان باشد چون به تو آسیب خواهند زد و بموقع نخواهی فهمید.

&#۸۲۱۱; نه به استاد شیپورچی‌ها و روش‌های موفقیت و پولدار شدن یک شبه.

مطمئن باشید اگر چنین روشی وجود داشت، خود آن فرد بجای اینکه اینجا باشد و وقتش را با یاد دادن آن به ما تلف کند، خودش الان مشغول انجام آن بود. از سویی دیگر اگر چنین فرمول‌هایی برای درآمد حلال وجود داشت، بزرگان کسب و کار بارها آن را شرح داده بودند؛ با کمی جستجو و مطالعه می‌بینیم که مسیری که همه بزرگان کسب و کار نشان می‌دهند هیچ کدام یک شبه نیست و نیاز به همت و ثبات قدم دارد.
ما برای رشد فردی و شغلی نیاز به استراتژی توسعه فردی داریم که نقشه راهی یگانه و یکتا و متناسب با روحیات، استعدادها، ارزش‌ها، خواسته‌ها و آرزوهای هر یک از ما ارائه دهد. استراتژی فردی به ما خواهد گفت که به چه مسیرها و پیشنهاداتی باید با قاطعیت نه بگویم.
برخی ابهاماتی که امروز با آن مواجه می‌شویم از این قرار هستند:
ابهام درباره نقطه شروع
ابهام درباره مسیر شغلی مناسب من
ابهام درباره کارآفرینی، کارمندی، خویش‌فرمایی یا آزادکار بودن (فریلنسر)
ابهام درباره خواسته‌ها، ارزش‌ها و آرزوهای خودم
پاسخ به این ابهامات، کلید رهایی از اضطراب و ترس، پرورش استعدادها، رشد، موفقیت و کسب ثروت حلال است.

سوال: آیا پاسخ صحیح به این سوالات با خواندن مطالب در جوامع مجازی، کتاب‌ها (کتاب‌هایی که ارزش و اعتبارشان لزوما قابل تشخیص برای اغلب ما نیست) و همایش‌ها سمینارها ممکن است؟!
خیر! همان بمب باران اطلاعاتی که قدرت تفکیک علوم مفید از غیر مفید را از ما سلب کرده است، به این ماروپله مسیر شغلی دامن می‌زند و آن را به هزارتویی پیچیده مبدل می‌سازد که شاید سال‌های زیادی از عمر ما را تلف کند.
برخی دیگر از مواردی که به ذهنیات و درونیات ما باز می‌گردند و به شدت می‌توانند در انتخاب مسیر شغلی ایفای نقش کند:
ترس از بی‌پولی
ترس از خرج کردن و به کار انداختن پول
ترس از پول درآوردن
ترس از موفقیت
ترس از اوج گرفتن و رشد کردن
موارد این چنینی به این دلیل که موجب ترس و اضطراب در فرد می‌شوند، تصمیمات شغلی شخص را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند.
خیلی از این موارد به این دلیل که در ناخودآگاه فرد هستند، عموما قابل رهگیری و ردیابی توسط خودش نیستند و انگار او از سال‌ها قبل با یک الگوی مشخص در حال فعالیت است و مدام به چالش‌ها و مسائل مشابه دچار شده و تصمیم‌گیری‌های اشتباه کرده و آسیب شغلی می‌بیند. این الگو تا زمانی که شناسایی، درک و هدایت نشود، ادامه خواهد یافت و تکرار خواهد شد تا جایی که ممکن است فرد به اشتباه تصور کند که سرنوشت او را چنین نوشته‌اند؛ درحالی که خداوند به همه ما اختیار عطا کرده تا بتوانیم مسیرمان را خودمان بر اساس شناخت و درک و تعقل‌ انتخاب کنیم.
تا به اینجا صورت مسائلی که جوانان امروز با آن مواجه هستند را ترسیم کردیم. اگرچه شاید ترسیم همه موارد در کلمات محدود این یادداشت نگنجد. در ادامه به راه کارهای اجرایی خواهیم پرداخت که حال با مسائل پیش‌روی‌مان چه کنیم.
اولین گام برای حل مسائل امروز و تشخیص صحیح مسیر شغل و پیشرفت، شناسایی و درک شخصیت، ترجیحات، علایق، استعدادها و سایر مواردی است که می تواند در قالب خودشناسی از آنها نام برد.
اگر بخواهیم از فرهنگ خودمان به این مساله نگاه کنیم؛ حضرت علی (ع) می‌فرماید:
معرفه النفس انفع المعارف
خودشناسی از سودمندترین دانش‌ها است

کیف یَعرِفُ غیرَه مَن یَجهَلُ نَفسَه
کسی که خود را نمی شناسد، چگونه غیر خود را تواند شناخت؟!

بنابراین نقطه شروع، ارزیابی دقیق و صحیح منابع فردی شامل استعدادها، شخصیت، توانایی‌ها و علایق است و همزمان نیاز است تا موانع ذهنی و شخصی نیز درکنار موارد بالا رصد، ارزیابی و تحلیل شوند تا هم داشته‌هایمان را بشناسیم و هم موانع درونی که سر راه داریم و لازم است برای موفقیت بر آنها غلبه کنیم.
سوال: برای خودشناسی و سنجش استعدادها، تیپ شخصیتی و سایر موارد چه باید بکنیم؟
افرادی که امروز اهمیت و ضرورت خودشناسی را می‌دانند، دچار یک خطای رایج می‌شوند و آن تن دادن به نتایج تست‌های موجود در فضای اینترنت است که اغلب هم بصورت خود گزارش‌دهی (Self-report) انجام می‌شوند. خطای رایج در این تست‌ها این است که اغلب تصور هر فرد درباره خودش دقیق نیست و زمانی که در تست از خود فرد درباره خودش پرسیده می‌شود، احتمال پاسخ اشتباه و نتایج اشتباه در تست و در نهایت هدایت اشتباه فرد بر اساس نتایج نامعتبر تست، بسیار زیاد است.
بنابراین ضرورت دارد که آزمون مناسبی انتخاب شود که اعتبار و روایی آنچه را که می‌خواهد بسنجد داشته باشد و نکته مهم دیگر اینکه بدلایل متعدد، حتما توسط فردی که تخصص روان‌سنجی دارد، اجرا شود. یکی از آسیب‌ها همین است که افرادی با دانش ناقص مثلا در حوزه شخصیت‌شناسی MBTI میپآیند و زندگی شغلی یک فرد را جهت می‌دهند؛ این افراد نقش تروریست‌هایی را در نقاب دوست دارند.
پس از گام اول، بر اساس استعدادها، شخصیت و سایر المان‌های کلیدی، می‌توان مسیر مناسب شغلی برای فرد را تحلیل و به او پیشنهاد کرد. در این مرحله نیاز به همکاری توام تیم روانشناسی و روانسنجی و تیم کسب و کار می‌باشد تا هر کدام بر اساس تخصص‌شان بخشی از فرآیند تدوین نقشه راه شغلی فردی مورد نظر را به انجام برسانند.
درواقع عیارسنجی شخصی به ما نشان می‌دهد که عیار هر فرد در چه حوزه‌ای بالاتر است، در کدام حوزه می‌تواند بیشتر رشد کند و رضایت بیشتری داشته باشد. متعاقب آن هدایت فردی نیز بر پایه عیارسنجی شخصی صورت می‌گیرد که چطور فرد در مسیر شغلی مورد نظر سریعتر پیشرفت کند.
اگر فرد در حوزه کارمندی استعدادهای بیشتری دارد و بر اساس شخصیت و سایر موارد می‌تواند در این حوزه خوشحال‌تر باشد و بیشتر پیشرفت کند، لازم است متناسب با آن آموزش‌های لازم برای طی این مسیر را بیاموزد.
از سویی دیگر اگر فرد مناسب طی مسیر کارآفرینی، راه‌اندازی کسب و کار شخصی و استارتاپ شناخته شد، مراحل زیر می‌تواند برای او کلیدی و راهگشا باشد.
عیارسنجی ایده کسب و کار یا استارتاپ
شیوه‌های تجاری‌سازی ایده
نحوه انتخاب شریک مناسب
متدولوژی شروع استارتاپ و کسب و کار با پول کم
آنچه امروز به شدت به کسب و کارها آسیب می‌زند، مدل ذهنی افراد نسبت به انتخاب شریک و شروع شراکت‌هایی با شناخت کم و اشتباه است. از طرفی اغلب افراد تصور می‌کنند برای کارآفرینی و راه‌اندازی کسب و کار یا استارتاپ، حتما باید سرمایه زیادی داشته باشند تا بتوانند موفق شوند. کتاب تقسیم سهام داینامیک به شما آموزش می‌دهد که چطور با سرمایه ناچیز کسب و کار خودتان را راه‌اندازی کنید و همزمان ارتباطی عادلانه و مناسب با شرکای خودتان برقرار کنید. همچنین قراردادهایی برای شراکت، جذب سرمایه و همینطور صیانت از ایده‌های شما در انتهای کتاب آورده شده است.
انسان‌ها به تعداد کتاب‌هایی که می‌خوانند و به اندازه عمر نویسندگان آن کتابها، زندگی را تجربه کرده، آموخته و رشد می‌کنند.
این یادداشت را با بیتی از مولانا به پایان می‌بریم:
کار خود کن کار بیگانه مکن / در زمین دیگری خانه مکن

image_print